دلتان میخواهد به سیروسفر در بخشی از هنر معاصر ایران بپردازید؟ اینروزها، همزمان با دههی فجر و سالروز پیروزی انقلاب این فرصت فراهم شده است. یعنی اینروزها، نمایشگاه سیری در هنر معاصر ایران با آثاری از ایرج اسکندری و کاظم چلیپا در موزهی هنرهای معاصر تهران برپاست! کاظم چلیپا بهنوعی به وقایع انقلاب و جنگ پرداخته... همچنین وقایع مذهبی هم دستمایهی بسیاری از کارهای اوست. بهدیدن نمایشگاه میرویم و کوتاه با کاظم چلیپا به گفتوگو مینشینیم.
- چه ارتباطی بین هنر قهوهخانهای و کارهای شما هست؟ ردپایی از این هنر در کارهای شما دیده میشود.
پدر من نقاش قهوهخانهای بود و تا سالهای آخر عمرشان نزد ایشان آموزش میدیدم. پایههای اولیهی نقاشی مثل فضاسازی، رنگگذاری و... همه را من از پدرم آموختم. بعد آمدم هنرستان و دانشگاه و این آموختهها با هم تلفیق شد. چنانچه این رد پا همچنان هست.
- نقاش شدن آرزوی خیلی از نوجوانان است... راستی نقطهی شروع کجاست؟
اگر میخواهیم نقاش بشویم باید طبیعت را بشناسیم... طبیعت را که شناختیم باید بدانیم چه میخواهیم؟ اینکه کجا زندگی میکنیم؟ ویژگیهای بومی ما چه چیزهایی است؟ شناخت محیط و جهان مهم است. بعد وقتی همهی اینها را شناختیم باید بتوانیم نشانههایی بگیریم و درکارمان استفاده کنیم... و این نکته را باید بدانیم که جهان، جهان بینهایت و انسان بینهایت است. هنر، شیوهی نگاه ما به جهان را تشکیل میدهد. خدا در قرآن میگوید: ما جهان را به تسخیر انسان درآوردیم. مقام انسان بزرگ است. هرکس در راهی که میرود میتواند یکچیز تازه پیدا کند. نقاشی، عکاسی، پزشکی و... بعد باید بدانیم که چهقدر میتوانیم به دانایی جامعه و کسانی که با ما سرو کار دارند، اضافه کنیم. من الآن فکر میکنم تازه نقاشی را شروع کردهام و نگاه دیگری به نقاشی دارم.
- استفاده از مواد و تکنیکهای متفاوت در کارهای شما بهخاطر این نوعِ نگاه است؟
جهان امروز، جهان جستوجو است. جهان ما جهان بزرگی است شاید هنرمندی از نوع ساختار به یک زیباشناسی برسد. برای مثال هنرمندی مثل «هانری ماتیس» را که ببینید یک دوره «رئالیست» است و دورهی دیگر به مکتب «فوویسم» تعلق دارد و در دورهی دیگر به «مینیمالیسم» روی میآورد. در یک دوره «آبستره» و... به هنرمند نمیشود گفت چهطور باید کار کند؟ او میتواند هرآن منظر تازهای باز کند. البته شخصیت داشتن کار از نظر زیباشناسی و قلمزدن یکچیز دیگر است... باید کارها شخصیت داشته باشند و تقلیدی نباشند.
- استعداد چهقدر در آموزش نقاشی مهم است؟ شما دانشجویی داشتهاید که استعداد نداشته باشد و شده است به او بگویید که برود دنبال کار دیگری؟
تعریف هنر تغییر کرده است. استعداد هم به معنایی تغییر کرده است. همینکه یک نوجوان دست خانوادهاش را بگیرد و به یک گالری ببرد، به این معناست که این نوجوان هنر را خوب فهمیده است. مهم نیست که یک نفر حتماً یک نقاشی را خلق کند. درک هنر خیلی مهمتر است. فکر میکنم نقش معلم خیلی حیاتی است. معلم باید بفهمد که این دانشآموز در چهحوزهای استعداد دارد و او را کشف کند و از راه هنر رابطهشان را با عالم بیرون صحیح کند. حالا با طبیعت یا آدمها یا با خودش... ممکن است یک دانشآموز در نقاشیای که میکشد داستانپردازیاش زیاد است یا بهنوعی خاص، به روابط انسانی و روحی میپردازد و بتواند یک دکتر روانشناس قوی بشود. معلمها و مراکز آموزشی باید به واکنشها دقت کنند. دانشآموز اگر کشف بشود موقع انتخاب رشته سردرگمی ندارد. خب در بین دانشجویان یا هنرآموزان دیدهام فردی استعداد ندارد، اما هرگز نگفتهام که بیاستعدادی. ما نباید آدمها را بشکنیم. اولاً که هنر خیلی گسترش پیدا کرده و اگر نتواند طبیعت را عین خودش بکشد، میتواند عوضش از ابزارآلات دیگری استفاده کند و به خلق هنر دیگری بپردازد. ملاکهای زیباییشناسی مدام تغییر میکند.
تابلوی «نماز»، اثر کاظم چلیپا
تابلوی «زندگی»، اثر کاظم چلیپا
«بدون عنوان»، اثر کاظم چلیپا
عکسها: محمود اعتمادی